معنی درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن, معنی درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن, معنی bcm lcbj، [ku اmcd lcbj، fbsت اmcbj, معنی اصطلاح درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن, معادل درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن, درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن چی میشه؟, درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن یعنی چی؟, درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن synonym, درو کردن، جمع اوری کردن، بدست اوردن definition,